بسم الله النور

به راستی چطور شایسته است این چنین خدایی را عبادت کنیم؟ آیا نماز هایی که همچون نوک زدن کلاغ بر زمین است قبول درگاه حق تعالی است؟

آیا نماز هایی که با ریا و خودنمایی همراه است پذیرفته میشود؟ نماز های از روی عادت چطور؟ در ادامه با بخشی از کتاب پرتوی از اسرار نماز همراهتان هستیم با سخنان گهربار استاد قرائتی.

به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.


چگونه عبادت کنیم ؟
روش عبادت را باید از قرآن و عترت آموخت . آنگونه که آدرس هر خانه را باید از صاحب خانه گرفت . آیات قرآن و احادیث معصومین ، بهترین عبادت را کدام مى دانند و چه اوصافى براى آن مى شمارند؟ جواب را باید از قرآن و عترت دریافت . پس مرورى به کلمات اولیاء دین مى کنیم :
1- آگاهانه
در حدیث است :
رَکْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَیرٌ مِن سَبْعینَ رَکْعَةً مِن جاهِلٍ(15) دو رکعت نماز عالم ، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است .
و رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله فرموده است : از نماز، آن قسمتى مورد قبول است که انسان بر اساس تعقّل و آگاهى بخواند.(16)
در حدیث دیگر است : اَلْمُتِعَبَّدُ عَلى غَیرِ فِقْهٍ کَحِمار الطّاحُونِة (17)
عابدى که از روى فهم ودرک عبادت نکند، همچون الاغ آسیاب حرکت مى کند ولى در جا مى زند وپیش نمى رود.
نماز آگاهانه آنست که انسان بداند چه مى کند، چه مى گوید، با که صحبت مى کند، حضور قلب و توجّه به خدا داشته باشد. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: دو رکعت نماز با توجّه ، از شب زنده دارى غافلانه بهتر است .(18)
قرآن مى فرماید: لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلَو ةَ وَاءَنْتُمْ سُکَرَى حَتَّى تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ(19) در حال مستى سراغ نماز نروید، تا بدانید که چه مى گویید.
امام صادق علیه السلام مى فرماید:
هر که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن مى گوید و چه مى گوید، گناهانش بخشیده مى شود.(20)
2- عاشقانه
آنگونه که بیمار، از غذاى لذیذ، لذّت نمى برد، عبادت کنندگان بى شوق هم ، لذّتى از پرستش نمى برند. عبادت باید همراه محبت و عشق و نشاط و لذّت باشد، نه همراه کسالت و بیحالى و افسرده دلى .
نشاط در عبادت ، امتیازى است که انسانهاى شیفته دل از آن برخوردارند. زمینه آن را هم باید با معرفت و توجّه بدست آورد. عبادت زورى و تحمیلى ، بى نتیجه است .
امام صادق علیه السلام فرمود:
لا تُکْرِهُوا اِلى اَنْفُسِکُم الْعِبادَة (21) عبادت را به خودتان تحمیل نکنید.
آنگونه که براى دیدار یک شخصیت محبوب و بزرگ ، نشاط و شوق مى یابیم ، براى دیدار با خدا و پرستش در آستان او هم باید قلبى مشتاق و با نشاط بیابیم . اولیاء دین و معصومین علیهم السلام چنان شیفته لحظه دیدار با خدا بودند و چنان عاشقانه نماز و عبادت داشتند که شگفت آور است (به نمونه هایى در بحث هاى بعد اشاره مى شود).
3- خالصانه
گوهر خلوص ، به عبادت ها ارزش و اعتبار مى بخشد و عبادتى که خالص ‍ براى خدا نباشد و ریا، نفاق و شهرت طلبى و عوام فریبى باشد، فاقد ارزش ‍ است و نزد خداوند هم پذیرفته نیست .
قرآن مى فرماید: وَلاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ اءَحَدَا(22)
(هر که به خدا و قیامت ایمان دارد) کسى را در عبادت ، شریک خدا نسازد.
امام رضا علیه السلام فرمود: مَنْ شَهَّرَ نَفْسَهُ بالْعِبادَةِ فَاتَّهَمُوهُ عَلى دینِه (23)
هر کس با طرح عبادت خویش در جامعه ، خود را مشهور مى کند، نسبت به دین او بدبین باشید.
چنین کسانى از دین ، دامى براى فریب مردم مى سازند. عبادت بى اخلاص ، همچون جسم بى جان و پیکر بى روح است . و به تعبیر قرآن ، مردم فرمان نیافته اند مگر آنکه با دینى خالص خدا را بپرستند: وَمَآ اءُمِرُوَّاْ إِلا لِیَعْبُدُواْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَّهُ الدِّینَ(24)
4- خاشعانه
خشوع ، آن توجّه قلبى به پروردگار و داشتن حالتى است که مناسب با عظمت خداوند است . پرستش خدا باید همراه با قلبى سرشار از احساس ‍ عظمت خدا و کوچکى و نیاز در مقابل او باشد. قرآن ، در وصف مؤ منان رستگار، خشوع در نماز را بیان مى کند: الَّذِینَ هُمْ فِى صَلاَتِهِمْ خَشِعُونَ(25)
این خشوع قلبى ، باید سراسر وجود اهل عبادت را فرا بگیرد. راه بدست آوردن آن ، اینست که نمازگزار، چنان عبادت کند که گویا خدا را مى بیند و ذلت و کوچکى خویش را در برابر قدرت و عظمت او حسّ کند.
در حدیث است : اُعْبُدُاللّهَ کَاَنَّکَ تَراه (26)
خدا را چنان عبادت کن که گویا او را مى بینى .
در حدیث دیگر است : فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدِع (27)
نماز را در وقتش چنان بخوان ، که گویا آخرین نماز توست و تو از نماز و دنیا خداحافظى مى کنى .
5 مخفیانه
انسان ، مصون از دام هاى شیطان نیست و عبادت هاى عابد، چه بسا با عُجب و ریا و خودنمایى تباه مى شود. راه غلبه بر این آفت ، عبادت هاى پنهانى است .
رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: اَعْظَمُ الْعِبادَةِ اَجْراً اَخْفاها(28)
پاداش عبادتى بیشتر است که مخفى تر باشد.
البته این در مواردى است که خود اسلام ، دستور به عبادت هاى علنى (مثل نماز جماعت و جمعه و حجّ) نداده باشد، چرا که نماز جماعت در مسجد، برتر از نماز فرادى در خانه است . عبادت مخفیانه بسیارى اوقات ، جلوى ریا و تباه شدن عبادت را مى گیرد.
آفات عبادت
شیطان ، این دشمن قسم خورده و دیرینه انسان ، که همواره در کمین انسان است تا عبادت هایش را تباه و بى نتیجه سازد، از این راه ها براى فاسد کردن و باطل نمودن عبادات ما وارد مى شود:
1- ریا
کسى که نه براى خدا، بلکه براى جلب نظر مردم یا رسیدن به موقعیّت و شهرت ، عبادت مى کند، او گرفتار دام شیطان است و عباداتش به هدر مى رود. این اخلال در عبادت ، توسّط شیطان حتّى گاهى پیش از عمل هم ، در نیّت پدید مى آید و از قصد قربت باز مى دارد.
2- عُجب
شیطان انسان را در حین عبادت ، به خودپسندى و مهم دانستن عبادت ها مى کشد، و اگر کار، با نام و براى خدا هم شروع شده باشد، در نیمه راه ، شیطان آنرا تباه مى سازد و انسان را به غرور، دچار مى سازد.
3- گناه
بى شک ، گناهان ، آثار خوب عبادات را از بین مى برند. کشاورزى که پس ‍ از ماهها تلاش وزحمت درراه به ثمر رساندن مزرعه وباغ ، در اثر یک غفلت ، گرفتار آتش سوزى و حریق خرمن مى شود، رنجهایش هدر رفته است . گناهان ، آتشى در خرمن عبادات و اعمال ما هستند که آنها را بر باد مى دهند.
خلاصه آنکه : شیطان ، یا جلوى ورود آب زلال را به جام دل انسان مى گیرد، یا پس از پر شدن این ظرف ، آنرا آلوده و فاسد مى سازد و یا زیراب آنرا کشیده ، آب ها را هدر مى دهد.
امام سجاد علیه السلام در دعاى مکارم الاخلاق از خداوند چنین مى طلبد: اِلهى عَبِّدْنى لَکَ وَ لا تُفْسِدْ عِبادَتىِ بِالْعُجْبِ... اَعِزَّنى وَلا تَبْتَلینّى بِالْکِبْرِ...(29) خدایا، مرا بنده خودت ساز، ولى عبادتم را با عُجب ، فاسد مگردان ، مرا عزیز کن ولى به تکبّر مبتلایم مساز.
صدقه هم که نوعى عبادت مالى است ، به تعبیر قرآن ، با منّت نهادن باطل و تباه مى شود.(30)
کاشتن نهال ، وقت چندانى نمى برد، ولى به ثمر رساندن و مواظبت از سلامت آن و زدودن آفت ها دشوار است . گاهى گناهان یا حالات ناپسند روحى ، همه نیکى ها را بر باد مى دهد.
در حدیث مى خوانیم : اِنَّ الْحَسَدَ یَاْکُلُ الْحَسَن اتِ کَما تَاءْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ(31)
آنگونه که آتش ، هیزم را مى خورد، حسد هم حسنات را مى خورد.
در روایتى آمده که : عابدى مغرور و فاسقى شرمنده ، هر دو وارد مسجد شدند، فاسق ، بخاطر حالت توبه و پشیمانى ، دگرگون گشت و مؤ منى صالح شد ولى عابد، به خاطر غرورش ، فاسق از کار درآمد.(32)
راههاى دورى از عجب و غرور
از آفت هاى بزرگ عبادت ، غرور و عُجب است